ناوجوت سینگ سیدو: یک خوش بین یا یک خرده ملی گرا؟

پاکستانی‌ها با توجه به نسب و نسب مشترک، زبان و عادات مشترک و قرابت‌های فرهنگی، نمی‌توانند خود را از هند جدا کنند و هویت جداگانه‌ای برای خود ایجاد کنند که بتواند ملیت آنها را تحکیم بخشد. هندی‌هایی مانند سیدو نیز همینطور هستند که پذیرش پاکستانی‌ها به عنوان بیگانه برایشان مشکل است. این همان چیزی است که ظاهراً در "می توانم با پاکستانی ها بیشتر ارتباط برقرار کنم" تکرار شده است. احتمالاً سیدو از تجزیه می نالید و امیدوار بود که روزی هند و پاکستان گرد هم بیایند و به یک ملت بازگردند، مثل همیشه برای هزاره ها.

''می تواند بیشتر با پاکستانی ها ارتباط برقرار کند تا با مردم تامیل نادو'' گفت ناوجوت سینگ سیدو، سابق کریکت باز و در حال حاضر وزیر کابینه در هندوستان وضعیت پنجاب اخیراً پس از استقبال گرم در داخل پاکستان در مراسم تحلیف عمران خان به عنوان نخست وزیر پاکستان که وی به عنوان مهمان شخصی خان در آن شرکت کرد. او از قرابت طبقاتی، شباهت در عادات غذایی و زبان گفتاری به عنوان عاملی برای احساس ارتباطش با پاکستان صحبت کرد. شاید منظور او قرابت خود با مردم پنجابی زبان و فرهنگ آنها در آن سوی مرز بوده است، اما مطمئناً در هند بر سر ابراز ناتوانی اش در ارتباط با هموطنان هندی خود در تامیل نادو، بحث و جدل ایجاد کرده است.

تبلیغات

ملل مدرن بر اساس مذهب، نژاد، زبان، قومیت یا حتی ایدئولوژی است. این یکسانی مردم است که معمولاً یک ملت را می سازد. هند از همه این ابعاد کشوری متنوع است. در بخش بزرگی از تاریخ، هند نیز یک نهاد سیاسی نبود، اما همیشه به عنوان یک ملت وجود داشت، هرچند به شکلی ناخودآگاه در قلب و ذهن مردم. از نظر تاریخی، هند هرگز خود را بر حسب همسانی مردم تعریف نکرده است. حتی هندوئیسم از بی‌خدایی گرفته تا دین‌پرستی، مجموعه‌ای از نظام‌های اعتقادی متنوع و متناقض بوده است. هرگز یک نظام اعتقادی واحد وجود نداشت که بتواند مردم را در قالب یک ملت گرد هم بیاورد.

ظاهراً هند هرگز سرزمین مؤمنان در یک نظام مدون نبوده است. در عوض، سرخپوستان جویندگان حقیقت (ماهیت هستی) و رهایی بودند. در جستجوی حقیقت و آزادی یا رهایی از سامسارا، مردم یگانگی یافتند که به‌طور آزادانه مردم گوناگون را متحد می‌کرد. احتمالاً این همان رشته مشترک نامرئی است که هندی ها را برای هزاران سال به یکدیگر متصل کرده است. احتمالاً این سرچشمه «احترام به تنوع» است، که منبع نهایی ناسیونالیسم هندی است. به نظر می رسد سیدو قدردانی از این موضوع را از دست داده است و به همین دلیل باید بی قید و شرط از شهروندان خود از جنوب عذرخواهی کند.

از سوی دیگر، ناسیونالیسم پاکستانی مبتنی بر «یکسانی» دین است. بنیانگذاران پاکستان به این ایده رسیدند که مسلمانان هند یک ملت جداگانه تشکیل می دهند و فرآیندهای تاریخی منجر به تجزیه هند می شود. این در نهایت مسلمانان هند را به سه بخش تقسیم کرد و هند همچنان خانه بیشترین تعداد مسلمان باقی مانده است. مذهب نتوانست پاکستانی ها را کنار هم نگه دارد و بنگلادش در سال 1971 شکل گرفت. ملی گرایی پاکستانی امروز در قالب هند ستیزی تعریف می شود. چیزی جز این احساسات منفی هند ستیزی برای پاکستانی ها کنار هم نیست.

پاکستانی‌ها با توجه به نسب و نسب مشترک، زبان و عادات مشترک و قرابت‌های فرهنگی، نمی‌توانند خود را از هند جدا کنند و هویت جداگانه‌ای برای خود ایجاد کنند که بتواند ملیت آنها را تحکیم بخشد. هندی‌هایی مانند سیدو نیز همینطور هستند که پذیرش پاکستانی‌ها به عنوان بیگانه برایشان مشکل است. این همان چیزی است که ظاهراً در "می توانم با پاکستانی ها بیشتر ارتباط برقرار کنم" تکرار شده است. احتمالاً سیدو از تجزیه می نالید و امیدوار بود که روزی هند و پاکستان گرد هم بیایند و به یک ملت بازگردند، مثل همیشه برای هزاره ها. آیا این ممکن است؟ چندین سال پیش، به یاد می‌آورم که این سوال را در یکی از جلسات چتم هاوس از عمران خان پرسیدم و واکنش فوری او این بود: «ما چهار جنگ با هند کرده‌ایم». بنابراین، تا زمانی که روایات و برداشت از تاریخ در هر دو طرف به هم نزدیک نشوند. اظهارات سیدو و فیلم‌های بالیوودی مانند باجرانگی بهیجان ممکن است از عوامل مؤثر باشند.

***

نویسنده: اومش پراساد
نویسنده یکی از فارغ التحصیلان دانشکده اقتصاد لندن و یک دانشگاه سابق مستقر در بریتانیا است.
نظرات و نظرات بیان شده در این وب سایت صرفاً متعلق به نویسنده (ها) و سایر مشارکت کنندگان در صورت وجود است.

تبلیغات

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

برای امنیت ، استفاده از سرویس reCAPTCHA گوگل مورد نیاز Google است سیاست حفظ حریم خصوصی و شرایط استفاده.

من با این شرایط موافق.