ماهاشیوراتری، جشنواره سالانه ای است که به لرد شیوا اختصاص داده شده است آدی دوا.
این مناسبتی است که خدا رقص الهی خود را به نام تانداوا یا رقص کیهانی شیوا اجرا می کند.
"در آیین هندو، این شکل از رقصنده لرد شیوا به نام ناتاراج شناخته می شود و نماد شاکتی یا نیروی حیات است. همانطور که یک پلاک در کنار مجسمه توضیح می دهد، اعتقاد بر این است که لرد شیوا جهان را به وجود آورد، به آن انگیزه داد و در نهایت آن را خاموش خواهد کرد. کارل سیگان استعاره ای را بین رقص کیهانی ناتاراج و مطالعه مدرن "رقص کیهانی" ذرات زیراتمی ترسیم کرد." (CERN)
اخترفیزیکدان معروف کارل ساگان استعاره بین رقص کیهانی شیوا و رقص کیهانی ذرات زیراتمی را در کلمات زیر ترسیم کرد:
"مذهب هندو تنها یکی از مذاهب بزرگ جهان است که به این ایده اختصاص داده شده است که کیهان خود دستخوش تعداد بسیار زیاد و در واقع بینهایتی از مرگها و تولدهای مجدد است. این تنها دینی است که در آن مقیاس های زمانی، بدون شک تصادفی، با کیهان شناسی علمی مدرن مطابقت دارد. چرخه های آن از روز و شب معمولی ما تا یک شبانه روز برهما، 8.64 میلیارد سال طول می کشد، طولانی تر از سن زمین یا خورشید و تقریباً نیمی از زمان انفجار بزرگ. و هنوز مقیاس های زمانی بسیار طولانی تری وجود دارد.
این تصور عمیق و جذاب وجود دارد که جهان فقط رویای خدایی است که پس از صد سال برهما خود را در خوابی بی رویا فرو می برد. جهان با او حل می شود - تا اینکه پس از یک قرن دیگر برهما، او به هم می ریزد، خود را دوباره ترکیب می کند و دوباره شروع به رویای رویای بزرگ کیهانی می کند. در همین حال، در جاهای دیگر، بینهایت جهانهای دیگر وجود دارند که هر کدام خدای خود را دارند که رویای کیهانی را در خواب میبینند. این ایدههای عالی توسط دیگری، شاید هنوز بزرگتر، تعدیل میشوند. گفته می شود که انسان ها ممکن است رویای خدایان نباشند، بلکه خدایان رویای انسان ها هستند.
در هند خدایان زیادی وجود دارد و هر خدایی مظاهر بسیاری دارد. برنزهای چولا که در قرن یازدهم ریخته شد، شامل چندین تجسم مختلف از آن است خدای شیوا. زیباترین و عالیترین آنها نمایشی از خلقت جهان در آغاز هر چرخه کیهانی است، موتیفی که به نام رقص کیهانی شیوا خدایی که در این تجلی ناتاراجا، پادشاه رقص نامیده می شود، چهار دست دارد. در سمت راست بالا طبلی است که صدای آن صدای خلقت است. در سمت چپ بالا زبانه ای از شعله است، یادآوری این که جهان، که اکنون به تازگی ایجاد شده است، میلیاردها سال دیگر به طور کامل نابود خواهد شد.
این تصاویر عمیق و دوست داشتنی، من دوست دارم تصور کنم، نوعی پیشگویی از ایده های نجومی مدرن هستند. به احتمال زیاد، جهان از زمان انفجار بزرگ در حال انبساط بوده است، اما به هیچ وجه مشخص نیست که برای همیشه به انبساط ادامه خواهد داد. انبساط ممکن است به تدریج کند شود، متوقف شود و خود به عقب برگردد. اگر کمتر از مقدار بحرانی ماده در جهان وجود داشته باشد، گرانش کهکشانهای در حال عقبنشینی برای متوقف کردن انبساط کافی نخواهد بود و جهان برای همیشه فرار خواهد کرد. اما اگر ماده بیش از آنچه ما بتوانیم ببینیم وجود داشته باشد – مثلاً در سیاهچالهها یا در گاز داغ اما نامرئی بین کهکشانها – در آن صورت جهان از نظر گرانشی در کنار هم قرار میگیرد و در چرخههای بسیار هندی، انبساط و به دنبال آن انقباض سهیم میشود. ، کیهان بر کیهان، کیهان بی پایان.
اگر ما در چنین جهان نوسانی زندگی می کنیم، انفجار بزرگ خلق کیهان نیست، بلکه صرفاً پایان چرخه قبلی است، نابودی آخرین تجسم کیهان. (گزیده ای از کتاب کیهان توسط کارل سیگان صفحه 169).
***
***