برای یک هندی متوسط، ذکر کلمه "سوادشی" یادآور جنبش استقلال هند و رهبران ملی گرا مانند مهاتما گاندی است. خاطره اجتماعی جمعی از گذشته نزدیک. اینگونه بود که به «تئوری تخلیه ثروت» و فقر دادابهای نائوروجی و مبارزه بدون خشونت و مشهور جهان برای آزادی علیه استعمار اقتصادی بریتانیا وصل شدم، زمانی که به طور تصادفی در سال 2006 متوجه پلاک فلزی بر روی جلوی ساختمانی در مرکز لندن با ذکر «دادابهای نائوروجی در این خانه زندگی می کرد» به عنوان یکی از اعضای مجلس عوام.
مبارزه هند برای استقلال عمدتاً بر روی تخته «سواراجیا» (خود حکومتی) انجام شد. سوادشی (ساخت هند)' و تحریم کالاهای وارداتی ساخت خارجی.
سوادشی تقریباً به کلمه ای مقدس تبدیل شده بود که هنوز هم احساسات شور ملی و میهن پرستی را برمی انگیزد. اما فراتر از شور عاطفی، سوادشی یک اصل اقتصادی بسیار سالم بود. هنگامی که خوداتکایی اقتصادی به اصل کلیدی بازسازی ملت در هند پس از استقلال تبدیل شد، به درستی به رسمیت شناخته شد، همانطور که در توسعه صنعتی در مقیاس بزرگ که توسط نهرو به عنوان نخستوزیر حمایت میشد، منعکس شد و بیشتر در «اتکاء به خود در تولید غذا» که توسط آن رهبری میشد. ایندیرا گاندی بعدها
اما در دهه هشتاد هند سوادشی را از دست دادجهانی شدن و تجارت آزاد». این بار، بریتانیا به عنوان قطب تولید متوقف شده بود و دیگر در جستجوی بازار نبود.
شکل جدیدی از استعمار در راه بود و ارباب اژدها در سکوت در جستجوی بازارهای جدید برای صنایع تولیدی خود فوق العاده فعال بود.
چین از یک کشور فقیر دهه پنجاه به یک قدرت فوقالعاده ثروتمند نئو امپریالیستی امروزی که وامهای ارزان قیمت به کشورهای در حال توسعه برای ساخت جاده، بنادر و راهآهن میپردازد تا محصولات ارزانقیمت چینی را در بازارها برای فروش بیاورند، راه بسیار طولانی را پیموده است.
و حدس بزنید، عضله مالی یا ثروت چین از کجا آمده است؟ هنوز می توانی به آن فکر کنی دادابهای نائوروجی 'تئوری تخلیه ثروت'. اگر چینی ها اشتباه مدیریت نادرست بحران کرونا را مرتکب نمی شدند، هیچکس متوجه این موضوع نمی شد. مبارزه با ویروس کرونا نیازمند عرضه بزرگ ماسک، کیت تست و سایر موارد از این قبیل از چین بود. ناگهان همه دردهای وابستگی را احساس کردند زیرا تمام صنایع تولیدی در چین هستند. ناگهان، همه متوجه میشوند که همه کشورهای توسعهیافته با هزینههای انسانی و اقتصادی هنگفتی دست و پنجه نرم میکنند، اما چین تا حد زیادی تحت تأثیر قرار نگرفته و در واقع قدرتمند شده است.
مانند بسیاری از کشورها، هند نیز به "بازار" محصولات ارزان چینی (به طور دقیق، در میان بزرگترین بازارها) تبدیل شد.
صنایع محلی هند به دلیل رقابت با محصولات ارزان چینی تقریباً نابود شدند. اکنون حتی خدایان گانشا و دیگر خدایان در چین برای پرستش در هند ساخته می شوند. گفته می شود اگر واردات API از چین به مدت یک هفته متوقف شود، بخش داروسازی هند در عرض یک هفته سقوط خواهد کرد. ممنوعیت اخیر اپلیکیشنهای تلفن حتی نوک کوه یخ نیست.
یک بار دیگر هند به بازار کالاهای خارجی تبدیل شده است اما این بار نه یک بریتانیای دموکراتیک بلکه یک چین به اصطلاح کمونیست است.
تاریخ بدون اینکه کسی متوجه شود تکرار شده است. اما چگونه همه در دلهره جهانی شدن گم شدند؟
احزاب سیاسی و سیاستمداران هند در سراسر طیف احتمالاً بیش از حد مشغول کشف تکنیکهای جدید برای ماندن در قدرت و پیروزی در انتخابات بودند، در حالی که همتایان چینی آنها در یک برنامهریزی دقیق برای ملتسازی و تحکیم موقعیت چین در جهان نفت نیمهشب را سوزاندند.
مهم نیست، حالا ما داریمآتما نیربهار بهارات"، یعنی "هند متکی به خود". اما هند قطعا یک دایره کامل را طی کرده است.
دادابهای نائوریجی با نگاهی به اینکه چگونه «تئوری تخلیه ثروت» توسط جانشینان او نادیده گرفته شده است، میتوانست به محل استراحت خود برگردد.
***
نویسنده: اومش پراساد
نظرات و نظرات بیان شده در این وب سایت صرفاً متعلق به نویسنده (ها) و سایر مشارکت کنندگان در صورت وجود است.