ایالت بیهار هند از نظر تاریخی و فرهنگی بسیار غنی است، اما از لحاظ رفاه اقتصادی و رفاه اجتماعی چندان خوب نیست. نویسنده منشاء عقب ماندگی اقتصادی بیهار را در نظام ارزشی آن دنبال می کند و اصلاح آن را برای هدف مطلوب رشد اقتصادی پیشنهاد می کند.
واقع در بخش شمال شرقی هند، ایالت بیهار نام خود را از Vihar - صومعه بودایی گرفته شده است. در دوره باستان، این مکان مقر قدرت و دانش بود. متفکران بزرگ و شخصیت های تاریخی مانند گوتاما بودا، ماهاویر و امپراتور آشوکا تغییرات زیادی در زندگی مردم ایجاد کردند. گاندی برای اولین بار تکنیک Satyagraha خود را در آن آزمایش کرد بیهار ضمن اعتراض به سیاست بریتانیا در کشت نیل. ممکن است کسی استدلال کند که بیهار قدرت فکری و سیاسی هند بوده است - از بودا، حاکمان بزرگ مائوریا و سلسلههای گوپتا در دوران باستان تا گاندی و جی پی نارایان در دوره مدرن، بیهار بر تاریخ تأثیر گذاشته و آن را شکل داده است.
با این حال، ممکن است در حال حاضر همه چیز با بیهار خوب نباشد. «در حالی که مصیبت بیهار به بدن آسیب میزند، بلایی که از دستناپذیری به وجود میآید، روح را فرسوده میکند». مهاتما گاندی در حالی که در مورد سیستم کاست صحبت می کرد گفت. سیل حتی امروز یک مشکل عادی سالانه است. فئودالیسم و سیستم کاست نیز از زمان آقای گاندی تا حدودی کاهش یافته است که احتمالاً به بهترین وجه در اظهار نظر منعکس شده است. "من به آنها (مردم فقیر بیهار) بهشت نداده ام، اما به آنها صدایی داده ام." توسط آقای لالو یداو، وزیر سابق.
از نظر اقتصادی، بیهار همچنان در میان فقیرترین ایالت هند با رشد بسیار ناگوار در تجارت و صنعت باقی مانده است. شاخص های اقتصادی و عملکرد توسعه انسانی بیهار – تولید ناخالص داخلی سرانه، اندازه کل تولید ناخالص داخلی، کشاورزی، زمینداری، کارآفرینی، رشد صنعتی، بیکاری، مهاجرت به سایر ایالت ها تحصیلات و اشتغال، تراکم جمعیت، بهداشت، آموزش و حکومت - هر یک از اینها زمینههای نگرانی هستند که نیاز به ملاحظات دقیق دارند.
فقدان زیر ملی قوی وجود دارد فرهنگ همچنین. وابستگی و پیوند کاست (گروه اجتماعی درونهمسر بسته که در طیف اجتماعی بر اساس خلوص و آلودگی آیینی رتبهبندی میشود) تا حد زیادی روابط اجتماعی را تعیین میکند و منبع قوی قدرت سیاسی است.
نظام ارزشی مردم بیهار چیست؟ چه باورهایی در بین مردم وجود دارد که چیزی خوب است و ارزش تلاش برای آن را دارد؟ چه چیزهایی ارزش داشتن و رسیدن به آن را دارند؟ دوست دارند در زندگی چه کار کنند؟ از هر جوانی بپرسید و پاسخ به احتمال زیاد رئیس پلیس، قاضی ناحیه، عضو مجلس قانونگذاری، نماینده مجلس، وزیر یا حتی مافیا خواهد بود. بعید است با کسی روبرو شوید که بخواهد یک صنعتگر یا یک مرد تجاری شود. تقریباً همه به دنبال قدرت، نفوذ و شناخت اجتماعی هستند - یک ماشین رسمی با چراغ قرمز. شغل دائمی دولتی چیزی است که جوانان به دنبال آن هستند.
برای کمک به دستیابی به این موارد، یک صنعت مربیگری پر رونق وجود دارد که به داوطلبان برای آزمون های پذیرش و مربیگری تخصصی برای آزمون های استخدامی برای خدمات ملکی، بانکداری و سایر مشاغل دولتی بخش دولتی آموزش می دهد. تنها در پایتخت ایالت پاتنا حدود 3,000 موسسه مربیگری خصوصی وجود دارد. بر اساس یک برآورد، گردش مالی سالانه می تواند حدود 100 میلیون پوند باشد که برای ایالتی با تولید ناخالص داخلی سرانه 435 پوند (2016-17) قابل توجه است.
اینها را به چه می توان نسبت داد؟ آموزش به عنوان فرآیندی برای کسب دانش و مهارت های مورد نیاز برای یک نقش، علی رغم این، بیشتر شبیه تلاشی برای شکستن سد سیستم طبقه بندی اجتماعی بسته از طریق پل زدن بر نابرابری اقتصادی و تبعیض طبقاتی است. بیشتر به عنوان پاسخی به عناصر یک سیستم فئودالی موجود به نظر می رسد. در نتیجه، مردم به قدرت بر سایر گروه های اجتماعی اهمیت می دهند. به رسمیت شناختن گرامی است.
ریسک پذیری، نوآوری، کارآفرینی و موفقیت در کسب و کار و صنعت در نظام ارزشی رتبه بالایی ندارد، بنابراین به طور کلی آرزویی برای آن وجود ندارد. احتمالاً این در هسته عقب ماندگی اقتصادی بیهار است.
شواهدی وجود دارد که ارزش های اجتماعی را با کارآفرینی، رشد اقتصادی و شکوفایی مرتبط می کند. ماکس وبر این نظریه را مطرح کرده بود که سرمایهداری از نظر تاریخی نمیتوانست در هند و چین عمدتاً به دلیل اخلاق مذهبی «دیگر دنیوی» هندوئیسم و بودیسم تکامل یابد. در کتابش "اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری" او نشان داد که چگونه نظام ارزشی فرقه معترض به ظهور سرمایه داری در اروپا منجر شد. داستان موفقیت اقتصادی کره جنوبی نیز نمونه ای از این موضوع است. اینها نمونه هایی از ارزش های دینی هستند که انگیزه های شخصی را برای موفقیت های اقتصادی و مادی تقویت می کنند.
جامعه باید اعضایی را که ریسک میکنند در شناسایی و ایجاد راهحلهای نوآورانه برای برآوردن نیازها و خواستههای مردم تشویق و به آنها پاداش دهد. بخشی از ثروت ایجاد شده توسط مشاغل و صنایع توسط دولت به شکل درآمد جمع آوری می شود که به قول کاوتیلیا "ستون ستون فقرات اداره است". ظاهراً جامعه بیهار تمرکز خود را از پیش نیاز عملکردی «تولید اقتصادی و مبادله کالا و خدمات» و «تولید ثروت» تغییر داده است.
ارزش های اجتماعی، کارآفرینی، رشد اقتصادی و شکوفایی به هم مرتبط هستند. آنچه بیهار به آن نیاز دارد، اصلاح گسترده ای در نظام ارزشی خود است تا آن را برای توسعه کارآفرینی، تجارت و فعالیت های تجاری مساعد سازد. توسعه کارآفرینی تنها راه پایدار برای کاهش فقر است.
مانند انگلستان، بیهار باید به "ملت مغازه داران" تبدیل شود، اما قبل از این، "دکاندار شدن" باید توسط مردم بیهار گرامی داشته شود و ارزش قائل شود. ارزش خلق ثروت مستلزم القای اصول دموکراتیک، مدارا و احترام به حاکمیت قانون به عنوان بخشی از اجتماعی شدن و آموزش اولیه است.
***
مجموعه مقالات "آنچه بیهار نیاز دارد".
I. آنچه که بیهار به آن نیاز دارد، اصلاحی عظیم در سیستم ارزشی خود است
II. آنچه که بیهار به آن نیاز دارد یک سیستم قوی برای حمایت از کارآفرینان جوان است
III. آنچه بیهار به آن نیاز دارد رنسانس "هویت ویهاری" است
IV. بیهار سرزمین جهان بودایی ( وب کتاب رنسانس ویهاری هویت' | www.Bihar.world )
***
نویسنده: اومش پراساد
نویسنده یکی از فارغ التحصیلان دانشکده اقتصاد لندن و یک دانشگاه سابق مستقر در بریتانیا است.
نظرات و نظرات بیان شده در این وب سایت صرفاً متعلق به نویسنده (ها) و سایر مشارکت کنندگان در صورت وجود است.