هویت هندی، تجدید حیات ملی گرایی و مسلمانان

احساس هویت ما هسته اصلی هر کاری است که انجام می دهیم و هر چیزی که هستیم. یک ذهن سالم باید شفاف و متقاعد باشد که «چه کسی هستیم». ایده «هویت» به شدت از سرزمین و جغرافیا، فرهنگ و تمدن و تاریخ ما نشأت می‌گیرد. «غرور» سالم به دستاوردها و موفقیت‌های ما در جامعه، در شکل‌دهی شخصیت ما به‌عنوان فردی قوی و با اعتماد به نفس که در محیط اطرافش راحت است، کمک زیادی می‌کند. این ویژگی های شخصیتی در میان افراد موفق آینده نگر رایج است. "هند" هویت ملی همه است و هند به تنهایی باید منبع الهام و افتخار همه هندی ها باشد. در جستجوی هویت و غرور ناسیونالیستی مطلقاً نیازی به جستجوی جای دیگری نیست.

من هند را به دلیل منحصر به فرد بودن تنوع آن، فرهنگ، غنا، میراث، عمق، تمدن، عشق به یکدیگر، گرما انتخاب کردم. که در هیچ کجای دنیا ندیده ام،...، به این نتیجه رسیدم که روح هند آنقدر زیباست که اینجاست که می خواهم هویت خود را داشته باشم..."
– عدنان سامی

تبلیغات

هویت یعنی اینکه ما خودمان را چگونه تعریف می کنیم، فکر می کنیم چه کسی هستیم. این درک از خود به ما احساس جهت یا معنایی برای زندگی مان می دهد و نقش بسیار مهمی در شکل دادن به شخصیت ما از طریق اعتماد به نفس لازم برای ظهور به عنوان یک فرد قوی بازی می کند. آگاهی از هویت خود به ما احساس اطمینان می دهد و ما را راحت نگه می دارد. این کمک می کند تا خود را در جهان قرار دهیم یا قرار دهیم. ما تمایل داریم خودمان را از نظر فرهنگ و تمدن، تاریخ، زبان، سرزمین و جغرافیا درک کنیم و به عنوان جامعه به دستاوردها و موفقیت ها افتخار کنیم. این منابع هویت در دنیای مدرن نسبتاً پویا هستند. برای مثال، تا قرن نوزدهم رامایان و مهابهاراتا می‌توانستند منابع اصلی «روایت هویت» ما باشند که به ما معانی و ارزش‌هایی برای رهبری زندگی‌مان می‌دادند. اما، هند در 100 سال گذشته تغییرات زیادی کرده است. هندی ها به عنوان یک ملت، چندین دستاورد جدید برای شناسایی و افتخار دارند.

هند در گذشته نه چندان دور به خوبی عمل کرده است - مبارزه آزادی و جنبش‌های ملی، تحولات قانون اساسی، دموکراسی موفق با ثبات مبتنی بر ارزش‌های جهانی و حاکمیت قانون، رشد اقتصادی، گام‌هایی در علم و فناوری پرجنب‌وجوش و موفق در خارج از کشور. هندی به یک هویت احیا شده نیاز دارد، مجموعه‌ای از داستان‌های موفقیت که یک سرخپوست معمولی می‌تواند به آن افتخار کند و فرهنگ شرم‌آور دوران استعمار را دفع کند... یک روایت هندی جدید برای عزت نفس و غرور. اینجاست که طغیان ملی گرایی کنونی در هند هفت دهه پس از استقلال نمایان می شود. ولع عاطفی ملی گرایانه کنونی هند بزرگ این روزها به اشکال مختلف بیان می شود که اکثراً در حال حاضر به شکل حمایت از CAA-NRC است.

هند از آنجایی که کشوری متنوع است، از نظر تاریخی نسبت به سایر ادیان بسیار سازگار و بردبار بوده است. هرکسی که در گذشته به هند آمد، در زندگی و فرهنگ هندی ادغام شد. مبارزه آزادی و جنبش ملی‌گرایانه علیه حکومت بریتانیا و تلاش‌های هماهنگ رهبران ملی‌گرای مبارزات آزادی، هندی‌ها را از نظر احساسی متحد کرد و به ارتقای «ناسیونالیسم هندی مبتنی بر فرهنگ و تمدن» از قبل موجود کمک کرد. اما، یک طرف دیگر نیز داشت - بخش خوبی از مسلمانان نمی‌توانستند با آن ارتباط برقرار کنند. روایت آنها از «وحدت میان مسلمانان» بر اساس ایمان و بنابراین «نظریه دو ملت»، در نهایت به ایجاد پاکستان اسلامی در خاک هند منجر شد. این زخم عمیقی در ذهن مردم به جا گذاشته و به نظر می رسد هنوز هیچ گروهی برطرف نشده و از آن بیرون نیامده است. مسلمانان هند از حدود هشتصد سال فرمانروایی هندوستان و موفقیت در ایجاد پاکستان، در نهایت در سه کشور تقسیم شدند. ابهام هویت اولیه در میان مسلمانان همراه با احساس ناامنی به اندکی انزوای عاطفی منجر شد. پس از استقلال نیز، تحکیم ناسیونالیسم هندی آسان نبوده است. این کشور با چالش‌های متعددی از جمله منطقه‌گرایی، کمونالیسم، کاست‌گرایی، ناگزالیسم و ​​غیره مواجه بود. جدای از تلاش‌های سازمان‌یافته هماهنگ، ورزش‌ها به‌ویژه کریکت، فیلم‌های بالیوود و آهنگ‌ها سهم قابل‌توجهی در تحکیم ناسیونالیسم هندی داشته‌اند، اما غلبه بر خطوط گسل در جامعه همچنان یک امر ضروری است.

هویت هندی

با وجود بار عاطفی گذشته و بار تاریخ در میان هندوها، مواردی مانند میزبانی پرچم پاکستان در کشمیر، جشن شکست هند در مسابقات کریکت در برخی نقاط کشور، یا موارد تهدید جنگ داخلی یا شعارهایی مانند «لا اله الا…» توسط برخی از عناصر مسلمان رادیکال در جریان اعتراضات اخیر CAA-NRC، نه تنها باعث ایجاد و تداوم ابهام هویتی در بین مسلمانان به ویژه جوانان می شود که به نوبه خود مسلمانان را از ادغام در جریان اصلی هند باز می دارد، بلکه اکثریت جمعیت را از آنها دور می کند. این روند در هند سابقه طولانی دارد. هنگامی که برخی از مسلمانان فراتر از هند به سمت اعراب و فارس به دنبال داستان های هویت و غرور ملی نگاه می کنند، شما تمایل دارید که تمدن ها را از نظر «ناسیونالیسم هندی مبتنی بر قلمرو» در مقابل «ناسیونالیسم مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی» مشاهده کنید. این امر کمکی به ایجاد مبانی اجتماعی-روانشناختی سالم برای ایجاد و تثبیت «هویت هندی» نمی‌کند و از این رو ابهام و برخورد عواطف ناسیونالیستی وجود دارد. در نتیجه شما افراد کمی مانند سرجیل امام را دارید که به نظر می رسد مطلقاً به هندی بودن خود افتخار نمی کند. بلکه به نظر می رسد که او از هندی بودن آنقدر شرمنده است که می خواهد هند را نابود کند و حکومت اسلامی را تأسیس کند. حتی یک مثال واحد مانند این پیامدهای وحشتناکی بر ذهن و احساسات اکثریت جمعیت دارد. همچنین نظرات ستاره‌های ناآگاه بالیوود مانند سیف علی کمکی نمی‌کند که گفته می‌شود «ایده هند» قبل از حکومت بریتانیا وجود نداشت.

هند باید با چندین موضوع از جمله فقر و رفاه مردم خود به ویژه بخش های ضعیف تر به حاشیه رانده شده مقابله کند. برخورد با نیروهای گریز از مرکز مختلف و ادغام عاطفی سرخپوستان از طریق روایت «هند بزرگ» (چیزی شبیه «استثناگرایی آمریکایی») به همان اندازه مهم است. کلید القای «هویت هندی» در سطح اجتماعی شدن اولیه است. اینجاست که نقش طبقه تحصیلکرده مسلمانان بسیار مهم می شود.

مسلمانان هند چگونه می توانند کمک کنند؟ و چرا باید انجام دهند؟

قلب و ذهن ما یعنی احساس هویت ما هسته اصلی هر کاری است که انجام می دهیم و هر چیزی که هستیم. یک ذهن سالم باید شفاف و متقاعد باشد که «چه کسی هستیم». ایده ما از "هویت" به شدت از سرزمین و جغرافیا، فرهنگ و تمدن و تاریخ ما نشأت می گیرد. «غرور» سالم به دستاوردها و موفقیت‌های ما در جامعه، در شکل‌دهی شخصیت ما به‌عنوان فردی قوی و با اعتماد به نفس که در محیط اطرافش راحت است، کمک زیادی می‌کند. این ویژگی های شخصیتی در میان افراد موفق آینده نگر رایج است. "هند" هویت ملی همه است و هند به تنهایی باید منبع الهام و افتخار همه هندی ها باشد. در جستجوی هویت و غرور ناسیونالیستی مطلقاً نیازی به جستجوی جای دیگری نیست. اندونزی موردی موفق و قابل تامل و تقلید است. 99 درصد اندونزیایی ها پیرو اسلام سنی هستند، اما تاریخ و سنت های فرهنگی و اعمال آنها به شدت تحت تأثیر بسیاری از ادیان از جمله هندوئیسم و ​​بودیسم است. و آنها "هویت" خود را در اطراف آن جعل کرده اند و به فرهنگ خود افتخار می کنند.

یکی از تحولات دلگرم کننده در جریان اعتراضات CAA، استفاده از نمادهای ملی هند (مانند سه رنگ پرچم ملی، سرود و قانون اساسی) توسط معترضان بود. فقط دیدن این مورد دل خیلی ها را آرام کرد.

بسیاری جایزه پادما شری را به عدنان سامی و رمضان خان با نام مستعار مونا استاد (پدر فروز، که اخیراً به عنوان استاد BHU در زبان سانسکریت منصوب شد) به دلیل مشارکت‌هایشان زیر سوال می‌برند، اما من آنها را به عنوان مشارکت و انتشار ایده «هند بزرگ» در طول زندگی‌شان می‌دانم. در حالی که عدنان به جهان اعلام کرد که هند به اندازه کافی بزرگ است که هویت اصلی او باشد، به نظر می رسد رمضان نشان می دهد که فرهنگ و سنت های باستانی هند ارزش جذب و زندگی کردن را دارند (تا آنجا که او باعث شد پسرش استاد هند باستان شود. زبان سانسکریت) و هیچ کس نیازی به نگاهی فراتر از هند در جستجوی غرور و سرمشق برای خود و نسل آینده خود ندارد.

***

نویسنده: اومش پراساد
نویسنده یکی از فارغ التحصیلان دانشکده اقتصاد لندن و یک دانشگاه سابق مستقر در بریتانیا است.
نظرات و نظرات بیان شده در این وب سایت صرفاً متعلق به نویسنده (ها) و سایر مشارکت کنندگان در صورت وجود است.

تبلیغات

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

برای امنیت ، استفاده از سرویس reCAPTCHA گوگل مورد نیاز Google است سیاست حفظ حریم خصوصی و شرایط استفاده.

من با این شرایط موافق.