آنچه مدتی است در نپال اتفاق می افتد به نفع مردم نپال و هند نیست. این امر در درازمدت خسارات بیشتری را به همراه خواهد داشت. شخصی گفت: "بهترین ریاضیاتی که می توانید یاد بگیرید این است که چگونه هزینه آینده تصمیمات فعلی را محاسبه کنید".
ایدههای فرهنگی و تمدنی و بازدید از اماکن زیارتی، چندین هزار سال قبل از به وجود آمدن مفهوم دولتهای ملت مدرن، مردم منطقه را از نظر عاطفی به هم پیوند داده و یکپارچه کرده است. زیارت های دوره ای به مکان هایی مانند Benares، Kasi، Prayag یا Rameswaram و غیره و ایده های فرهنگی پشت سر آنها از نظر عاطفی افراد را به هم مرتبط کرده است نپال با هندوستان هزاران سال قبل از اینکه دولت ها و مرزها در منطقه متبلور شوند. به همین ترتیب، یک سرخپوست معمولی از طریق زیارت ها و ایده های پشت سر، با نپال ارتباط عاطفی برقرار می کرد پاشوپاتی ناث و لومبینی ، دو بالاترین نقطه در تاریخ و تمدن نپال.
برای مسافری که از نقطه ورودی Raxaul-Birgunj وارد نپال می شود، اولین تصور از این اشتراک تمدنی بین دو کشور، منظره Sankryacharya Pravesh Dwar، دروازه نپال، قطعه ای زیبا از معماری نپالی که در آن ساخته شده است بتکده با نیوری سبک دره کاتماندو که چندین دهه پیش برای بزرگداشت سفر پاپ از جنوب هند به نپال ساخته شد.
با یک نپالی متوسط صرف نظر از مناطقی که از آن آمده اند وارد مکالمات معمولی شوید و متوجه رابطه نزدیک آنها با هند به صورت روزانه خواهید شد - یک نپالی متوسط به احتمال زیاد در دانشگاه هندی تحصیل کرده است، ممکن است در بیمارستان های هند درمان شده باشد. ناگفته نماند که با هند تعاملات تجاری و بازرگانی دارد مانیشا کویرالا و بالیوود اما پس از مکالمه عمیق تر در ذهن خود دقت کنید و متوجه یک پدیده متناقض خواهید شد - متناقض زیرا مردم، به طور کلی، هیچ ابایی ندارند که بگویند زندگی آنها بسیار پیچیده با هند مرتبط است و با این حال متوجه رگه ای از ناامیدی می شوید که گاهی اوقات به مرز ضدیت می رسد. -احساسات هندی، چیزی شبیه به کینه برادران در خانواده های مشترک سنتی.
احتمالاً تاریخچه کینه توزی مردم نپال را می توان به معاهده سوگاولی در سال 1815 پس از جنگ انگلیس و نپال 1814-16 زمانی که حاکمان سابق نپال مجبور به تسلیم و واگذاری قلمرو غربی به شرکت هند شرقی بریتانیا شدند. این احتمالاً زخمی را در ذهن مردم از طریق فولکلورها در طول نسلها بر جای گذاشته است که به نوبه خود به عنوان جریان پنهانی از احساس "شکست و از دست دادن" در ذهنهای زیرزمینی عمل میکند و پایهای برای "ادراک" "معامله خشن" توسط سرخپوستان است.
اما این معاهده 1950 است که توسط نپالی ها به عنوان طرح هژمونی هند بر نپال تلقی می شود. این معاهده روابط ویژه ای را بین دو کشور پیش بینی کرده بود که به شهروندان نپال در هند و بالعکس از نظر اقامت، اشتغال و تجارت و تجارت امتیازات ویژه ای اعطا می کرد. نپالی ها این را به عنوان یک معاهده نابرابر درک می کنند، چیزی که آنها را مطیع می کند. محققان نشان میدهند که مردم در جستجوی شغل به مناطق توسعهیافته اقتصادی مهاجرت میکنند، اما به طور متناقض «مهاجرت» خالص هندیها به نپال اغلب بهعنوان ایراد کلیدی به معاهده 1950 ذکر میشود. غافل از این نکته که این تنها در سال 1950 به وجود آمد و بزرگی ها و تاروس ها تا زمانی که مردم تپه در مناطق تپه ای شمال زندگی می کردند در مناطق زمینی زندگی می کردند. این معاهده لغو یک جانبه از سوی هر دو طرف را پیش بینی می کند و رهبر حزب کمونیست در سال 2008 بیانیه علنی برای لغو آن داده بود، اما هیچ اتفاق دیگری در این راستا نیفتاد.
نپال به عنوان یک کشور مستقل از تمام حقوق برخوردار است که در صورت تمایل، هر گونه رابطه خاص با هند یا هر کشور دیگری را انتخاب کند. ارزیابی عینی چگونگی «رابطه ویژه» با هند برای نپال در 70 سال گذشته و بالعکس یک امر ضروری است، اما با توجه به توپوگرافی و ویژگی های جغرافیایی، شایان ذکر است که طبیعت مانع هیمالیا بین نپال قرار نداده است. و هند. در پایان، هر گونه رابطه بین دو کشور مستقل و مستقل بر اساس منافع ملی هدایت خواهد شد. در نهایت، این یک دنیای «بده و بگیر» است!
ظاهراً در شرایط فعلی، افکار عمومی نپالی بیشتر علیه دولت هند به خاطر مسئله مرز لیپولک تحریک میشوند و گزارشهایی را در رسانههای هندی «تحریک» میکنند، از جمله اظهاراتی مانند «ختا بهارات کا های…..(یعنی نپالی ها به هند وابسته اند اما به چین وفادار هستند)).
اختلافات مرزی بین هند و نپال سابقه طولانی دارد که به معاهده 1815 باز می گردد. مرزها باز بوده و با ادعاها و ادعاهای متقابل از هر دو طرف مشخص نشده است. Manandhar و Koirala (ژوئن 2001)، در مقاله خود با عنوان "مسئله مرزی نپال و هند: رودخانه کالی به عنوان مرز بین المللی" تاریخچه مرز را ردیابی کرده اند.
(گزیده ای از Manandhar and Koirala، 2001. «مسئله مرزی نپال-هند: رودخانه کالی به عنوان مرز بین المللی». مجله دانشگاه Tribhuvan، 23 (1): صفحه 3)
این مقاله به تغییر مرز به سمت شرق اشاره می کند که در سال 1879 حدود 150 سال پیش به سرزمین های نپال تجاوز کرد. آنها در ادامه به دلایل استراتژیک اشاره کردند، "کنترل در هر دو طرف رودخانه به هند بریتانیا کنترل کامل حرکت شمال به جنوب در منطقه را می دهد و گنجاندن بالاترین نقطه در منطقه با ارتفاع 20,276 فوت، منظره ای بدون مانع از فلات تبت را فراهم می کند."
انگلیسی ها در سال 1947 هند را ترک کردند و چین فلات تبت را بلافاصله پس از اینکه دالایی لاما را مجبور به پناه بردن به هند کرد، اشغال کرد. سپس، پس از کوتاه مدت هند و چین بهای بای، جنگی تمام عیار بین هند و چین بر سر اختلافات مرزی در سال 1962 آغاز شد که هند به طرز ناگواری شکست خورد. در هفتاد سال گذشته، منافع استراتژیک چند برابر شده است و در حال حاضر، هند پست بازرسی نظامی در منطقه لیپولک دارد که در خدمت اهداف استراتژیک ارتش هند در مقابل چین است.
و اکنون، ما با یک آشوب سیاسی در نپال بر سر اختلاف مرزی لیپولخ با هند هستیم!
علیرغم طغیان های عاطفی گاه و بیگاه بین هند و نپال، تاریخ و فرهنگ مشترک هر دو طرف به رسمیت شناخته شده است و امیدواریم که هر دو دولت به زودی به مناسبت برسند و علاقه یکدیگر را به روح برادری برآورده کنند، اما در این زمینه است که باید درک کرد. موضع هند در رابطه با مرز لیپولخ.
از منظر هند، از نظر تاریخ، این چین است که همیشه در پسزمینه هر آنچه بین هند و نپال میگذرد، قرار دارد. بی علاقگی و بی میلی نپال نسبت به انطباق با منافع امنیتی هند و آمادگی برای همسویی با چین باعث نگرانی ها و دل دردهای زیادی در هند شده است. تصور می شود که نپال به زمین بازی چین و پاکستان تبدیل شده است.
از سوی دیگر، نپال برای نارضایتی چین دشوار است. دیدگاه های استراتژیک هند به عنوان نشانه ای از تسلط تلقی می شود و احتمالاً احساسات ضد هندی را در میان نپالی ها تحریک می کند. تاریخ و فرهنگ غنی نپال باید منبع غرور و هویت ملی باشد، اما از قضا، احساسات ضد هندی با ظهور ناسیونالیسم نپالی مرتبط است.
به طور تصادفی، رهبر کمونیست از سال 14 تا 1973 به دلیل مخالفت با سلطنت، 1987 سال را در زندان گذرانده بود. و به طور تصادفی، حزب او اهدافی در مورد لغو سلطنت و تغییر نپال از هندو به دولت سکولار داشت. و باز هم به طور تصادفی، سلطنت عملا با حذف دسته جمعی خاندان سلطنتی به ویژه شاه بیرندرا که به عنوان پادشاه مردم شناخته می شد، منسوخ شد. این برای تاریخ است که باید تصمیم بگیرد و عدالت را در مورد پادشاه بیرندرا اجرا کند، اما همین رهبر اکنون خود را به عنوان یک ملیگرای فوقالعاده نشان میدهد که تلاش میکند «اشتباه تاریخی» مربوط به اختلاف مرزی با هند را اصلاح کند.
آنچه مدتی است در نپال اتفاق می افتد به نفع مردم نپال و هند نیست. این امر در درازمدت خسارات بیشتری را به همراه خواهد داشت. شخصی گفت: "بهترین ریاضیاتی که می توانید یاد بگیرید این است که چگونه هزینه آینده تصمیمات فعلی را محاسبه کنید".
***
مقالات سری نپال:
منتشر شده در | |
رابطه نپال با هند به کجا می رود؟ | 06 ژوئن 2020 |
راه آهن نپال و توسعه اقتصادی: چه اشتباهی رخ داده است؟ | 11 ژوئن 2020 |
تصویب قرارداد MCC در پارلمان نپال: آیا برای مردم خوب است؟ | 23 اوت 2021 |
***
نویسنده: اومش پراساد
نویسنده یکی از فارغ التحصیلان دانشکده اقتصاد لندن است.
نظرات و نظرات بیان شده در این وب سایت صرفاً متعلق به نویسنده (ها) و سایر مشارکت کنندگان در صورت وجود است.
***